فلسفه مدیریت آموزشی- جلسه چهارم
نویسنده : آقای دانش پور
به نام خدا
سه مکتب مدیریتی داریم، و در هر مکتبی یک سری نظریات داریم که صاحب نظرشان مشخص است، استعاره نظریه شان هم مشخص است،چارچوب کلیدی شان هم مشخص است. از دانشجویان عزیز انتظار می رود که رویکردهای مدیریت آموزشی را بتوانید دسته بندی کنید. و متاسب با هر رویکرد نظریات آن را بیان کنید و در هر نظریه صاحب نظران را برشمارید و استعاره شان را بیان کنید.
اما می خواهیم بدانیم تئوری چه نقشی دارد و ارتباطش با علم چیست، یا تئوری در مدیریت آموزشی چه مفهومی پیدا کرده است؟ آیا برای کارمان در مدیریت آموزشی باید از تئوری استفاده کنیم؟یا اینکه نیازمند تئوری نیستیم؟ چون در این ارتباط نظرات متفاوتی وجود دارد.
بقیه در ادامه مطلب ...
جلسه چهارم فلسفه مدیریت آموزشی 29/7/1394
سه مکتب مدیریتی داریم، و در هر مکتبی یک سری نظریات داریم که صاحب نظرشان مشخص است، استعاره نظریه شان هم مشخص است،چارچوب کلیدی شان هم مشخص است. از دانشجویان عزیز انتظار می رود که رویکردهای مدیریت آموزشی را بتوانید دسته بندی کنید. و متاسب با هر رویکرد نظریات آن را بیان کنید و در هر نظریه صاحب نظران را برشمارید و استعاره شان را بیان کنید.
اما می خواهیم بدانیم تئوری چه نقشی دارد و ارتباطش با علم چیست، یا تئوری در مدیریت آموزشی چه مفهومی پیدا کرده است؟ آیا برای کارمان در مدیریت آموزشی باید از تئوری استفاده کنیم؟یا اینکه نیازمند تئوری نیستیم؟ چون در این ارتباط نظرات متفاوتی وجود دارد.
تئوری مدیریت اموزشی: اگر خاطرتان باشد ما مدیریت آموزشی را خلاصه کردیم در مطالعه رفتار در سازمان های آموزشی. تئوری در مدیریت آموزشی دارای همان نقشی است که در سایر مدیریت ها و در سایر علوم (مثل شیمی فیزیک یا زیست شناسی) دارد. و آن عبارت است از فراهم آوردن توضیح کلی و هدایت تحقیق (در نظریه آشوب خیلی به تئوری قائل نیستند) اما امروز می خواهیم به این جمع بندی برسیم که ما نیازمند تئوری هستیم و بدون آن ممکن است یک علم مفهوم پیدا نکند و به جایی که می خواهد برسد نرسد. به عبارتی می خواهیم به این برسیم که ما امروز مدیریت آموزشی را برمبنای تئوری های آن می شناسیم.
تئوری و علم چه ارتباطی دارند: (منظور مان همه علوم است نه علمی خاص)
هدف علم فهمیدن دنیایی است که ما در آن زندگی می کنیم. مثلا ما در مدیریت بدنبال مشاهده و مطالعه رفتار افراد و گروه ها در سازمان های آموزشی هستیم. هدف اساسی علم پیدا کردن توضیح کلی است که تئوری نام دارد.
تئوری: عبارت است از مجموعه مفاهیم، مفروضات و تعمیم های مربوط به هم که به طور منظم انتظام رفتار در نظام های آموزشی را تشریح کرده و توضیح می دهد. تئوری ها ذاتا کلی و ذهنی هستند. آنها درست یا نادرست نیستند بلکه مفید یا غیر مفیدند.
سوال: در ارتباط با هر یک از رویکرد های مدیریت آموزشی چند تا تئوری و نظریه داریم؟ کلاسیک، نئو کلاسیک و نظریه معاصر که در نظریه های معاصر سیستم ها اقتضایی است، حتی نظریه آشوب که از کوآنتوم آمده است خود در سیستم ها قرار گرفته است.
توسعه علم اداری از 1900 تا کنون که به نوعی به علم مدیریت هم مربوط می شود. |
||
شروع |
مراحل توسعه علوم اداری |
متقدمان یا صاحب نظران |
1900 |
سازمان کلاسیک |
تیلور، فایول، وبر، اورویک و ... |
1930 |
روابط انسانی |
فالت، میو، برگر، مزلو و ... |
1950 |
علم رفتاری |
چستر بارنارد، سایمون و ... |
اجزای تئوری: مفاهیم- فرض ها – تعمیم ها
مفاهیم: اصطلاحی است که به یک انتزاع، معنای کلی داده است. مثلا بهره هوشی را به عنوان یک مفهوم و انتزاع معنا می دهیم و میرویم بر روی آن مطالعه و تحقیق می کنیم.
فرض ها و تعمیم ها:عبارت از بیانی است که بدیهی دانسته شود یا بعنوان حقیقت پذیرفته شود. مفروضات هم رابطه بین دو یا چند مفهوم را مشخص می کنند. در فرض ها (مثلا مدیریت نوعی رفتار تعمیم یافته که در همه سازمان ها یافت می شود)
دو فرض در رابطه مدیریت:
1-یکی اینکه مدیریت نوعی رفتار تعمیم یافته که در همه سازمان ها یافت می شود. آیا این فرض بدیهی به نظر می رسد یا خیر؟ بله یک فرض بدیهی است یعنی هر سازمان بدون مدیریت نمی تواند دوام داشته باشد
2- مدیریت فرایند هدایت و کنترل زندگی در یک سازمان اجتماعی است. آیا این فرض بدیهی به نظر می رسد یا خیر؟ این فرض یک تعریف از مدیریت است.
به عبارت دیگر هر تعمیم مفاهیم را به نحو معنا داری به هم پیوند می دهد در صورتی که در بندهای تئوریکی انواع زیادی از تعمیم ها یافت می شود.
مفروضات در صورتی که اگر رابطه دو یا چند مفهوم را مشخص نمایند تعمیم هستند. در مدیریت با فرضیه ها خیلی سر و کار داریم. فرضیه: تعمیم هایی است که از حمایت تجربی محدود برخوردارند . در مقابل فرضیه اصول را داریم.
اصول: تعمیم هایی است که از حمایت تجربی زیادی برخوردارند.
تئوری و تحقیق: آیا در تحقیقات به تئوری نیاز داریم یا نه؟
تحقیق علمی : عبارت از بررسی منظم، کنترل شده ، تجربی و انتقادی قضایای فرضی درباره روابط احتمالی بین پدیده های طبیعی است. این تعریف نشان میدهد که تحقیق بوسیله فرضیه ها ( گاهی اوقات سوالات) از طریق تجربه و به شیوه منظم و کنترل شده مطابق با واقعیت هدایت می شود.
سوال: آیا تئوری مقدم بر فرضیه است؟ جواب استاد: بله چون بر مبنای تئوری فرضیه سازی می کنیم. باید تئوری باشد تا بر اساس آن
فرضیه: عبارت است از حدثی که رابطه حداقل دو متغیر را نشان می دهد. فرضیه پلی مابین تئوری و تحقیق بوده و وسیله ای برای آزمایش تئوری در مقابل واقعیت عینی است. مثال: بین سواد والدین و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معنادرای وجود دارد.
در ارتباط با فرضیه دو فرض داریم. در آمار و روش تحقیق داریم که فرض ها دو گونه است فرض صفر و فرض مقابل (فرض خلاف یا فرض تحقیق). مثال بالا چه نوع فرضی است؟ ما در تحقیق و پژوهش همیشه بدنبال رد فرض صفر(H0) 0 هستیم. یعنی در این مثال فرض صفر ما این است که بین سواد والدین و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ارتباطی وجود ندارد، بنابراین فرض ما در این مثال فرض مقابل یا همان فرض تحقیق((H1 است.
تئوری و عمل : تئوری حداقل به سه طریق مستقیما به عمل مربوط می شود:
1-تئوری چارچوبی از مراجع، منابع و ... را برای کارورزان، محققان و ... تشکیل میدهد.
2-فراگرد تئوریزه کردن یک زمینه تحلیلی عام را برای رویدادهای عملی فراهم میسازد
3-تصمیم گیری علمی و عقلایی را هدایت می کند.
(نظر بعضی این است که در مدیریت به تئوری نیاز نداریم و می توانیم بر مبنای منطق عمل کنیم اما نظر ما خلاف آن است همانطور که در بالا توضیح داده شده است)
عمده ترین دلایل پشتیبانی تئوری از عمل در مدیریت:
1-هر تجربه عملی نیازمند توضیح و تبیین نظری و هر نظریه نیازمند ارائه یک نمونه عملی است.
2-تئوری ها بیشتر جنبه انتخابی دارند. انتخاب یکی به معنای نادیده گرفتن دیگری است اما باید توجه داشت که مدارس، دانشگاه ها و سیستم های آموزشی( چون مطالعه رفتار صورت می گیرد) بسیار پیچیده تر از آن هستند که بتوان آنها را از یک دیدگاه یا بر اساس یک تئوری خاص مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
3-تئوری های مدیریت آموزشی اغلب بر اساس مشاهدات مبتنی بر روش شناسی علمی فرایند مدیریت در موسسات آموزشی شکل گرفته اند. این تئوری ها گاها زمینه ای یا ( ( ground theory نامیده می شوند.
در هر موقعیتی باید متناسب با آن موقعیت مدیریت کرد، مثلا رویکرد اقتضایی و مدیریت اقتضایی ،مثلا نظریه سیستم ها در مدیریت آموزشی کاربرد دارد، باید جزء به جزء یک کل را در نظر بگیریم مثلا یک مدرسه را، اما گاهی فرصت آن را نداریم یا ... و مثلا در نظریه آشوب می گوید که باید بر اساس منطق عمل کرد و این تئوری های مختلف را باید مد نظر قرار داد تا در جای خود مورد استفاده قرار گیرند.
مشخصه های اصلی تئوری های مدیریت آموزشی:
1-آنها معیارهایی هستند که باورهای ما درباره ماهیت سازمان های آموزشی و رفتار افراد ...